حالم جهنمه
شنبه, ۱۹ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۰۵ ب.ظ
بسم الله
دلم می خواد همه ی قدرتمو جمع کنم، تو چشماش زل بزنم، و بهش بگم
چرا همش تو ذهنم سؤال ایجاد می کنی و هیچ تلاشی ام برا حل کردنش نمی کنی!
من این فکرا و حسا رو دوس ندارم، نمی خوام مال من باشن!
نمی خوام....
۹۴/۱۰/۱۹
اگر سفر نکنی،
اگر کتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نکنی.
به آرامی آغاز به مردن میکنی
زمانی که خودباوری را در خودت بکشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند.به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برده عادات خود شوی،
اگر همیشه از یک راه تکراری بروی،
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی،
اگر رنگهای متفاوت به تن نکنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نکنی.تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سرکش،
و از چیزهایی که چشمانت را به درخشش وامیدارند،
و ضربان قلبت را تندتر میکنند،
دوری کنی.تو به آرامی آغاز به مردن میکنی
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نکنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی،
که حداقل یک بار در تمام زندگیت
ورای مصلحتاندیشی بروی.امروز زندگی را آغاز کن!
امروز مخاطره کن!
امروز کاری کن!
نگذار که به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نکن