زِبَرْجَد

" أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ "

زِبَرْجَد

" أَبْلَیْتُ شَبَابِی فِی سَکْرَةِ التَّبَاعُدِ مِنْکَ "

من قلمی هستم از تبار زبرجد / چشم به راهِ تراشِ عترت طوبی

آخرین مطالب

  • ۰۶ ارديبهشت ۹۸ ، ۱۴:۰۸ رِنْد

محبوب ترین مطالب

  • ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۰۲:۰۷ ب ی ا

برای بهترین و صبورترین مهدی دنیا

شنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۵، ۰۲:۲۱ ب.ظ

بسم الله

این روزها همین که کارهایم تمام می شوند، فکر و خیال چنان هجوم می آورند که انگار قصد جانم را کرده اند.

همه چیز از قاب عکس روی میزم شروع می شود.

از عکسِ مهدی!

همه ی نقاط عکس را وارسی می کنم، به واژه ی #شهید که می رسم انگار یکی با گیوتین گردنم را می زند.

و این شروع یک حس تکراری ست....

"خوش به حال مهدی" ، "عاقبت به خیر شد" ، "خوب رفت" ، "بُرد" ، "به آرزوش رسید"

بابا اما همیشه یک چیز می گوید،

" مهدی شیطنتاشو توو راه درست هدایت کرد"

این ها دیالوگ های هر روز ماست، من و بابا و مامان و بقیه، وقتی حرف از مهدیِ ما و شیرِسامرایِ شیعه ها می شود.

خیره می شوم به چشم هایش و به این فکر می کنم که مهدی چه داشت که ما نداریم؟!

چه کرد که ما نکردیم؟!

چه طور بود که ما نبودیم؟!

جواب ها یکی یکی توی مغزم رژه می روند....

مهدی روی نماز اول وقتش بدجوری حساس بود و دقیق.

مهدی پای تقوای عملی که می شد از ما فرسنگ ها جلوتر بود.

مهدی همیشه به مادرش و قدیم ترها به پدرش خیلی احترام می گذاشت.

بعد انگار به یک کشف بزرگ رسیده باشم،

نه!!!

اصل ماجرا این است که مهدی روی نفسش مسلط بود!

بغض می کنم....

یادم می آید مهدی جدای همه ی این حرف ها و توصیف ها یک چیز دیگر هم داشت،

عشقِ بی نهایتش به اهل بیت! خاصه به حضرت سیدالشهدا.

و شوق وصف ناپذیر و همیشگی اش برای زیارتِ کربلا.

آخرش هم کربلایی شد.....

مُحرم به بابا گفته بود، دایی جان خوش به حال کسی که بدنش را دور قبر ارباب بی کفن طواف بدهند....

خاطرات آوار می شوند روی سرم، همه را مرور می کنم، یکی یکی.... با صبر و حوصله....

تداعی بعضی هایشان با بغض است و بعضی با لبخند.

دستِ آخر به یک نتیجه ی تلخ می رسم،

ما ذره ای شبیه مهدی نیستیم!

و باز یادِ جمله ی حاج منصور توی مراسم چهلم می افتم؛

"مهدی رفت دنبال امام زمانش......."

.

.

+ به بهانه ی دومین سالگرد شهادت مهدی

#شهید_مهدی_نوروزی #شیر_سامراء

۹۵/۱۰/۱۸
زبرجد

نظرات  (۲)

۱۹ دی ۹۵ ، ۰۹:۲۹ پسر انسان
عاقبت به خیری ام آرزوست...

راه عاقبت به خیری تبعیت از کلام معصوم است
سلمان وار
دنبال راه دین یعنی معصوم باشیم...
صراط المستقیم ...
پاسخ:
درست می فرمایید
ولی..... از متن غیر از این برداشت میشد؟
۱۹ دی ۹۵ ، ۱۰:۵۹ پسر انسان
نه تاکید بیشتر و تایید بود
پاسخ:
ممنون از تائید و تاکیدتون :)

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">