چشم هایش
يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۱۹ ق.ظ
بسم الله
روزهایی که امید دیدنش را نداشتم، دلم خالی بود.
هر آن منتظرش بودم،
در خیابان هایی که هیچ وقت در آن آمدوشد نداشت.
در ساعت هایی که می دانستم یقیناً مشغول کار است.
در خانه هایی که اصلاً صاحبان آنها را نمی شناخت.
همیشه منتظرش بودم،
و برای خودم معجزه ها تصور می کردم تا به این نتیجه برسم که او را خواهم دید.....
۹۵/۰۵/۱۰
سلام علیکم مومن
عاقبتتون بخیر به حق حضرت ابوتراب