نامهی نهم
جمعه, ۱۹ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۱۸ ق.ظ
"هو المحبوب"
دانستم که در این نبرد تن به تن، اگر تنهایت بگذارم زانو خم میکنی.
دانستم و ایستادم مقابلت، که اگر تیری آمد به من بخورد....... که خورد...... شاید هزار مرتبه...... هزار هزار هزار مرتبه........
و چه دردی دارد بیصاحب! تکه تک ه ت ک ه ام کرد......
فدای سرت جان دلم!
حالا؛ که خدای تو و همهچیزِ من....... جز تو غریبِ آشنا، همه را از من گرفته است، بیا و تکههای مرا از زمین بردار..........
بیا و فوتشان کن و خاکش را ببر........ که زود است برای زمینخوردن..........
۹۷/۱۱/۱۹